مهدی ارباب(وکیل مجلس) از بازرگانان وارد کننده چای بود. از این که دولت مصدق نمیگذاشت چای خارجی وارد بشود؛ ناراحت بود و با همه تقلایی که کرده بود وزیر اقتصاد وقت روا ندیده بود چای خارجی وارد کند. روزی به من مراجعه کرد و گفت وقتی از آقا بگیرید که شرفیاب شوم و توضیحاتی بدهم. مطلب را به پدرم گفتم. پرسید چه کار دارد؟ گفتم مثل این که میخواهد درباره واردات چای صحبت کند. پدرم پذیرفت و روزی که معین شده بود چند نفر از تجار سرشناس چای همراه ارباب به منزل امدند. پدرم قبلا به چایخانه سپرده بود که چای اعلای لاهیجان که همه ساله از علی امینی لنگرودی میخریدیم در نهایت خوبی دم کنند و تجار مذکور پیش از این که آنها را بپذیرد با آن چای پذیرایی شوند. همین کار شده بود و پس از آن تجار به اتاق پدرم رفتند. پرسید چه گرفتاری دارید. گفتند دولت اجازه ورود چای نمیدهد و مردم علاقه دارند که چای خوب بنوشند. مصدق گفت ایا چای خدمتتان آوردند؟ گفتند بلی. گفت چایش چه طور بود؟ همه تعریف کردند. گفت به مردم از همین چای بدهید که چای لاهیجان است.
زندگی زیباست حیفش نکنیم. بازدید : 935
پنجشنبه 14 اسفند 1398 زمان : 15:10